طراحی فروشگاه آقا و خانم وایت

تاریخ 2017/07/27

طراحی فروشگاه آقا و خانم وایت

ایده های طراحی در فروشگاه آقا و خانم وایت – معماران پائولو مرلینی

طراحی فروشگاه آقا و خانم وایت : اشیاء ایده هایی متبلور شده هستند. هر چه که ارتباط اجزای داخلی ایده ها بهتر باشد، اشیاء بهتر و دارای ارتباط بیشتری با اطراف خود خواهند بود. گاهی اوقات کاربرد یک شی به حدی مرتبط است که ارزش زیبایی شناختی آن را به حاشیه می کشد. اینجا در دفتر ما ایده های خوب را دوست داریم و این مسئله به آنها ارزش می دهد.

مشخصات کلی پروژه:

معماری Paulo Merlini arquitetos
مکان پرتغال
مساحت 80 مترمربع
سال پروژه 2016
عکاس Fernando Guerra | FG+SG

طراحی فروشگاه آقا و خانم وایت

اشیاء ایده هایی متبلور شده هستند. هر چه که ارتباط اجزای داخلی ایده ها بهتر باشد، اشیاء بهتر و دارای ارتباط بیشتری با اطراف خود خواهند بود. گاهی اوقات کاربرد یک شی به حدی مرتبط است که ارزش زیبایی شناختی آن را به حاشیه می کشد. اینجا در دفتر ما ایده های خوب را دوست داریم و این مسئله به آنها ارزش میدهد. طرح سیندرلا را بازسازی و احیای کنید، در آن صورت مردم ارزش زیبایی شناختی آن را بهتر درک می کنند. همین طور که ما میان چندین شی دنبال شیئی می گشتیم که محیط را جذاب تر کند و ترجیحا در آن شرایط باشد، در نهایت به چوب رختی رسیدیم!!. ما محیط را با بیش از هزار چوب رختی پرکردیم و به دلیل ارزش زیبا شناختی ذاتیشان شخص درگیر محیطی منحصر به فرد می شد.

چوب رختی ها تقریبا در طراحی فروشگاه ها منسوخ گشته اند، و به دلیل نوع کاربردشان معمولا آنها را از جلوی دید دور نگه می دارند. همان ویژگی که آنها را تبدیل به یک موفقیت جهانی کرد، سبب شده که در حق آنان نیز بسیار اجحاف شود!. به عبارتی قربانی موفقیت خود شدند. ما چوب رختی ها را در تمام محیط در نقطه هایی با فاصله های مساوی از هم توزیع کردیم. وقتی که از نمای بالا آن را نگاه می کردیم شبیه یک صفحه نمایش پیکسل بندی شده شامل 400 نقطه توزیع شده در 80 متر مربع به نظر می رسید.

حتما ببینید: دکوراسیون تجاری

از طریق کارکردن با دستگاه سنجش ارتفاع ، متوجه شدیم که می توانیم با حذف کردن فضای نگتیو یا زائد، فضای مورد نظر را بازسازی نمائیم. طرح مورد نظر ما به دلیل اینکه از نظر فرهنگی مرتبط با محل موجود بود، به راحتی قابل درک بود. مهمتر از آن ارزش بخشیدن این کار به لباس ها و المان های پایه ایی ما بود.

ما شکل ها و طرح های بیشماری را مورد مطالعه قرار دادیم و نهایتا متوجه شدیم که قسمت ناوها (قسمت مرکزی یک ساختمان کلیسا که برای جای دادن جماعت موجود در نظر گرفته شده است) کلیسا همان چیزی است که ما دنبالش می گشتیم. از طرفی دارای یک نیروی قابل تشخیص برای همه بود و از طرف دیگر مکانی دارای شان و منزلت بود. این طرح به صورت ناخود آگاه هر کسی را به فکر فرو می برد. در نتیجه وقتی مشاهده کننده داخل فضا می شود به صورت ناخود آگاه تحت تاثیر روح ناو ها قرار می گیرد. تنش وارده بر نخ هایی که لباس ها از آن آویزان است نیروی جازبه را قابل لمس تر و چشم ها را به سمت بالا خیره می کند. لباس ها در فضا جاری بودند به طوری که این پیوستگی المانها، مشخصه ی مهمی در کلیسا می باشد.

فضای خالی نوع معماری ناو کلیسا را تعربف کند و سایر قسمت ها لبریز از نور هستند. مجموعه ای از لامپها با فاصله های برابر از هم محیط را نورانی تر می کنند که باعث می شوند عمودی تر به نظر بیایند و آهنگ موزونی به آن می بخشند. منعکس شدن نور میان رنگ سفید رشته ها نوعی حس مادی بودن و موجودیت به آنها القا می کند. ما می خواستیم یک محیط شدیدا اشباع نشده داشته باشیم، تا رنگ لباس ها بیشتر جلب توجه کنند و نقش اصلی را در نمای طرح ایفا نمایند. یکی دیگر از خاصیت های طرح این است که مشتری برای اینکه با وضوح بیشتری لباس را ببیند می تواند هر جا که دلش بخواهد آن را آویزان کند.