آموزش استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر
همه افراد آشنا با نرم افزار های معماری دلیل استفاده از پرسوناژ های انسانی در فضای رندر را می دانند. سریع ترین شیوه برای به وجود آوردن یک ارتباط حسی با مخاطب، حضور کارکتر های انسانی در یک فضای رندر می باشد. شما با خلق یک ارتباط بصری مناسب، می توانید عمیقا در احساسات مخاطب نفوذ کنید و یک تصویر ساده را به فضایی تبدیل کنید که حرفی برای گفتن داشته باشد. در ارائه بصری معماری، تلاش شده تا این احساسات شکل داده شود و از تصاویر روزمره که هر روزه همه افراد به اشتراک می گذارند، جلوگیری شود. به همین علت چگونگی استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر های معماری بسیار مهم می باشد. ما در این مطلب به بررسی چند نمونه از رندر های مختلف روایت های کاراکتر های انسانی پرداخته ایم.
راهنمای بصری پروژه شما حضور این پرسوناژ های انسانی می باشد و چشم مخاطب را متوجه داستان یا حسی می کند که شما قصد انتقال آن را به مخاطب داشته اید. بعضی از مواقع این داستان تنها چگونگی تعامل شخص با محیط و یا حرکت در فضا را توصیف می کند. حتی در برخی مواقع این داستان خلاصه تر می شود. به هر حال سمت و سوی این داستان هر چه که باشد، هنر استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر های معماری در حقیقت از میزان تسلط بر دانش ترکیب بندی، چگونگی ایجاد تاثیر بر مخاطب و داستان پردازی تاثیر گرفته است. هر چه دانش شما درباره این موضوعات بیشتر شود امکان ارائه بهتر پروژه شما نیز بیشتر می شود، بخصوص هنگامی که در پشت این پروژه کانسپت پیچیده ایی نهفته باشد.
شما در ادامه این مطلب، چگونگی استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر را به واسطه رندر های شرکت Kilograph مشاهده می کنید. فعایت این شرکت در زمینه تصویرسازی پروژه های معماری می باشد. این شرکت در مورد چگونگی فعالیت بر روی پروژه ها اظهار داشته است: ” شغل کارمندان این شرکت با یک دیگر متفاوت بوده و شامل: متخصصان برند سازی، تکنسیسین های رندر های بصری، معماران و هنرمندان می باشد. و همواره مبحث چگونگی استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر و برجسته سازی آن ها چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ روانشناسی وجود دارد. در ادامه این مطلب با راهکار این تیم هنری از زبان مدیر هنری این شرکت به نام “Fredy Castellanos” و شریک ارشد شرکت به نام “Kilograph” در لس آنجلس آشنا خواهید شد :
مشخص کردن سبک تصویر سازی
شما با استفاده از دو شیوه متفوات می توانید تصویر سازی خود را انجام دهید:
- تصویر سازی کاربردی
- تصویر سازی هنری
از نام تصویر سازی کاربردی شیوه کار کردن با آن مشخص می باشد. در این شیوه بیشتر ساخت پروژه با توجه به انتظار کارفرما از یک تصویر و یا انیمیشن بستگی دارد. تصویر سازی کاربردی این امکان را برای شما فراهم می کند که قسمت های گنگ را از رندر نهایی حذف کنید و در نهایت یک پرزنتیشن واضح و شفاف که خصوصیات محیط معماری در آن به خوبی دیده می شود را ارائه دهید. این شیوه بخصوص برای پروژه هایی می تواند مفید باشد که به فضایی متوازن و متعادل نیازمند هستند. به عنوان مثال: در چنین پروز هایی، نمایش خانواده ایی که برای تفریح در چمن ها بساط پهن کرده اند یا مسیر دوچرخه سواری خیلی جلب توجه می کند بخصوص اگر در نور مناسب ارائه شوند.
حتما ببینید: دانلود پرسوناژ
طرح پیشنهادی برای پیاده رو NoMad واقع در شهر نیویورک. رندر نهایی از شرکت Kiograph
شما در شیوه تصویر سازی هنری، تلاش می کنید تا یک کار چشمگیر ارائه دهید، با استفاده از شیوه ایی که همواره نمایش فضا الویت آن نیست. بعضی از شرکت ها برای جلب توجه مشتریان، از رندر های این تصویرسازی ها بر روی لباس ها یا غرفه ها بهره می گیرند. حسی که در این تصاویر نهفته است، به ایده بزرگ تری متصل بوده و آن برندسازی یک بنا می باشد و این هدف یک رندر هنری می باشد. به این ترتیب اگر شما در ذهن خود یک داستان خلاقانه و ایده خوب دارید و هم چنین مخاطبینی که جامعه هدف شما هستند طرفدار خلاقیت می باشند، این شیوه می تواند بسیار لذت بخش باشد.
رندر داخلی یک پروژه مسکونی واقع در Silverlake، لس آنجلس، رندر نهایی از شرکت Kiograph
یک داستان بسازید
به طور حتم علتی وجود دارد که ما هنوز هم پس از گذشت قرن ها درباره ادیسه هومر صحبت می کنیم: داستان های خوب همیشه در خاطر ما ثبت می شوند. شما می توانید با استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر ، بدون آن که صحبت کنید، یک داستان تصویری بسازید. شما با داستان سازی مخاطب را با دقت در جای جا تصویر تشویق کرده و هم چنین می توانید بر روی مخاطب تاثیر گذار باشید و پیام خود را انتقال دهید. کمپانی “Kilograph” به تازگی پروژه ایی را به نام “The Coloradan” طراحی کرده که یک پروژه مسکونی واقع در شهر دنور می باشد. هدف این کمپانی از طراحی این مجموعه مسکونی کمی زنده تر نشان دادن امکانات این مجموعه بوده است.
به عنوان مثال: در یکی از تصویر سازی های این مجموعه، مخاطب به جشن تولد یک کودک 4 ساله دعوت شده و با فضایی روبرو می شود که پر از حضور پدران و مادران و کودکان است. شما درباره المان هایی که در این صحنه به ایفای نقش پرداخته اند کمی تامل کنید: خانواده ها، دورهمی و با یک دیگر بودن و همه این ها در سالنی اتفاق می افتد که برای جشن ها و رویداد ها طراحی شده است. تمام افراد حاضر در این فضا به نظر می رسد بسیا خوشحال هستند. در این تصویر سازی همه چیز به برند این ساختمان و نوع مخاطبینی که قصد جذب کردن آن ها را دارد بر می گردد. پرسوناژ های انسانی مخاطب یک برند و متناسب با آن، در صورتی که به شیوه ایی جذاب و رضایت بخش در صحنه قرار گیرند، می توانند وسیله ایی برای دست یابی به هدف برندینگ ساختمان باشند. با توجه به این که انسان از دیرباز یاد گرفته که از تصاویر تاثیر بگیرد، این تصویر نیز در مدت زمان بسیار کوتاهی می تواند روی مخاطب تاثیر بگذارد.
طرح پیشنهادی فضای داخلی برای ساختمان The coloradan، شرکت East West Partners، رندر نهایی از شرکت Kiograph
از عوامل دیگری که باید در زمان طراحی به آن دقت شود، این است که چگونه قسمت های مختلف یک تصویر که شامل داستانک های خاص خود می باشند در کنار یک دیگر عمل می کنند. ما اغلب مواقع داستان اصلی را در پس زمینه قرار می دهیم. با توجه با این که فضای پس زمینه نخستین فضایی می باشد که چشم مخاطب به آن توجه می کند، لذا باید داستان اصلی را در این قسمت قرار داد. هر کدام از قسمت های تصویر نیز باید این داستان اصلی را به شکلی توسعه و گسترش دهند. به عنوان مثال: اگر ما قصد داشته باشیم تا تصویری از یک موزه را به شما ارائه دهیم، امکان دارد شما انتظار داشته باشید، که افرادی را مشاهده کنید که به یک نقاشی آویخته شده از دیوار زل زده باشند. ولی اما رویکرد هوشمندانه این است که تامل کنیم که کارفرما قصد دارد چه چیز های دیگری را برای مخاطب نمایش دهد؟ اگر این موزه شامل یک نمایشگاه خاص با طراحی تعاملی باشد، رویکرد شما چه خواهد بود؟ شما می توانید بخشی از افراد را که درگیر این قسمت از نمایشگاه هستند را در پیش زمینه نشان دهید. در کناره تصویر نیز می توانید فردی را نشان دهید که در حال نوشیدن یک لیوان آب می باشد. اگرچه استراحت کردن نیز قسمتی از اعمالی است که در بازدید از یک موزه اتفاق می افتد. این پرسوناژ های انسانی در کنار یک دیگر یک داستان چند لایه را ایجاد می کنند. نکته اصلی و قابل تامل این است که شما قادر به حل کردن این مسئله باشید تا روایت های کوچک فرعی یک صحنه بر داستان اصلی غالب نشوند. و یا این که از اثر بخشی آن کاسته نشود. هر انسانی این توانایی را دارد که در لحظه حجم معینی از اطلاعات را پردازش کند. لذا همواره بهترین کار این است که کانسپت اصلی خود را پررنگ تر از هر ایده دیگری نشان دهید.
از پرسوناژ های انسانی آماده در رندر استفاده نکنید
هنگامی که کارفرما به ما مراجعه می کند هدف او رسیدن به یک تصویر سازی نهایی منحصر به فرد است. سریع ترین شیوه برای ارائه یک رندر این است که یک فضا را با مجموعه ایی از مدل های پیش ساخته و قابل خریداری که به دفعات بسیاری دیده شده اند پر کنیم. و درست به همین علت است که شرکت ما مجموعه پرسوناژ های انسانی خود را ساخته و از مدل هایی بهره گرفته که برای این کار استخدام شده اند. این مبحث به همان مطلبی که درباره برند حرف زدیم بر می گردد. پرسوناژ های انسانی مشخص و معین این توانایی را دارند که نوع مشخصی از احساسات را در مخاطب تحریک کنند. بنابراین بازیگردانی، به شرکت هایی همچون کمپانی ما که همواره ابتدا به برندینگ و سپس به تصویر سازی می پردازند، بیشترین امکان کنترل خروجی کار را می دهد.
طرح پیشنهادی برای سالن اصلی تئاتر TheaterSquared، رندر نهایی از شرکت Kiograph
در این روند، یکی از ابزار های موردعلاقه ما، ARKit محصول شرکت اپل می باشد که این امکان را برای ما فراهم می سازد که مدل ها را در محیط های سه بعدی که ساخته ایم صف آرایی کنیم. تنها لازم است یک ipad داشته باشید و زوایای مختلف به بررسی صحنه بپردازید که این امر موجب صرفه جویی بسیار در زمان می شود.
ترکیب بندی صحنه را طراحی و سپس پرسوناژ ها را جای گذاری کنید
اکنون که پرسوناژ های انسانی مخصوص به خود و داستان شخصی خود را در اختیار دارید، گام بعدی چیست؟
حال وقت جای گذاری این پرسوناژ ها در صحنه رسیده و این که ترکیب بندی نهایی را انجام دهید، اگر چه این امر کار ساده و راحتی نیست زیرا جای گذاری این پرسوناژ ها این قابلیت را دارد که به طور مستقیم ادراک فضای معماری را تحت تاثیر خود قرار دهد. جای گذاری رسوناژ ها می تواند موجب شود فضایی بزرگ تر یا کوچکتر به نظر برسد، یا فضا جادار تر یا دلگیرتر جلوه کند، یا حتی المان های اصلی طراحی را بیشتر جلوه دهد ( و حتی قسمت های حل نشده طراحی را پنهان می کند.)
برای این که شما بهتر این مطلب را درک کنید، در ادامه این مطلب به بررسی یک نمونه تصویر سازی از دفتر کاری در Malibu پرداخته ایم:
در این تصویر بالا دو داستان نهفته است: نمایش فضای یک دفتر کار در یک موقعیت بحرانی و در عین حال نمایش افرادی که در ساحل برای رفتن به موج سواری حرکت می کنند. تلاقی این دوصحنه ممکن است جذاب باشد ولی در عین حال به سایر الزامات کلیدی که برای این کمپوزیسوین در نظر گرفته شده است، توجه کنید: مثل دید واضح و شفافی که به اقیانوس وجود داشته و یا حس وسعت فضا و تقارنی که در فضا ایجاد شده که می تواند برای چشم بیننده دلپذیر باشد.
تصویر اولیه : در این تصویر می بینید که بدون حضور پرسوناژ های انسانی این فضا ، یک فضای باز با یک طراحی گرم بوده که به چشم مخاطب اجازه می دهد که بدون هیچ گونه محدودیتی در فضا حرکت کند.
تصویر بعد از جای گذاری پرسوناژ های انسانی: این تصویر روایت متفاوتی را برای مخاطب نمایش می دهد. مخاطب تمرکز چشم خود را بر روی یک مبلمان خاص یا یک المان معماری خاص از دست می دهد و بنابراین چیدمان این مبلمان ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. ولی آن چه که مخاطب به دست می آورد یک داستان است و این نتیجه بهتر از یک فضای باز و خالی است.
فضا های فعال و منفعل: وقتی که شما قصد دارید در یک فضا چیدمان پرسوناژ ها را انجام دهید باید به چگونگی عملکرد فضا دفت کنید. به عنوان مثال در کدام بخش ها امکان حرکت وجود دارد؟ به طور حتم شما فردی را که در میان انبوهی از میز ها در حال دویدن است نمی پسندید، زیرا حس محصور بودن فضا و نوعی بی نظمی حاصل می شود آن هم در فضایی که برای کار افراد مختلف به صورت هم زمان طراحی شده و نیازمند فضایی آرامش بخش می باشد. در این تصویر، صندلی های انتخاب شده به عنوان نقطه فعال ملاقات افراد عمل می کنند که در محیط یک فضای اداری، وجود چنین فضایی عاقلانه است.
بازیگران: در ادامه شما باید به تعیین تعداد پرسوناژ هایی موجود درفضا، نقش آن ها و سلسله مراتب حضور آن ها بپردازید. زیرا مسیری برای جای گذاری آن ها و مقیاس جای گذاری در نظر گرفته خواهد شد. در این خصوص روایت اصلی صحنه ( روایت شرایط بحرانی فضای کار به رنگ آبی) در میانه صحنه قرار خواهد گرفت، و اهمیتی معادل اهمیت فضای معماری به این روایت خواهد داد. در طراحی صحنه عواملی مانند: مقیاس پرسوناژ ها، نحوه قرارگیری بدن آن ها و موقعیت جای گذاری آنها نقشی کلیدی را ایفا می کنند. با جای گذاری بازیگران اصلی صحنه در موقعیتی نزدیک تر به هم و در مرکز قاب تصویر، این امکان برای شما فراهم می شود که محیط اطراف این فضا را برای ارائه یک داستان دیگر خالی بگذارید( موج سواران به رنگ سبز) و فضای این اداره برای معماری. اگر پرسوناژ های اصلی خیلی به دوربین نزدیک باشند، تمام توجه تصویر به آن ها خواهد بود و بیننده از سایر مسائل دور می شود.
ترکیب بندی: اگر به بررسی این صحنه بپردازید، متوجه خواهید شد که دارای توازن، تقارن و یک نقطه پرسپکتیو می باشد. وقتی که با کمپوزیسیون این چنینی کار می کنید، ساختاری را می سازید که به جای گذاری کمک می کند. به عنوان مثال، اگر بدانید که می خواهید صحنه متقارن باشد، بازیگران صحنه خود را دور از مرکز صحنه جای گذاری نمی کنید. زیرا در این صورت کل تصویر شما به شکلی نامتوازن به نظر خواهد رسید.
در نهایت هنگامی که کل دیاگرام های تحلیلی را روی یک دیگر می گذاریم، می توانیم هر چیزی که درباره ترکیب بندی لازم است بدانیم را یک جا بررسی کنیم، از عمل اصلی صحنه تا حرکت هایی که در فضای صحنه رخ می دهد تا این که چگونه تقارن فضا با داستان اصلی صحنه می شکند و این که چگونه داستان دوم این حرکت ها را خنثی می کند. هر یک از این قطعه ها در اختیار قطعه دیگر بوده و در نهایت یک تصویر خوشایند و پویا از فضا را ارائه می دهد.
حتما ببینید : طراحی مهد کودک مدرن در چین
هم چنین توجه به چند نکته دیگر نیز در زمان ترکیب بندی ضرورت دارد:
مسیر: هر تصویر دارای یک مسیر بصری می باشد که راهنمای چشم بیننده است. ولی برخی از تصاویر در ارائه این خط دید موفق تر عمل می کنند. هنگامی که می خواهید جای گذاری پرسوناژ ها را در صحنه انجام دهید، به این مسئله توجه کنید که قصد دارید مخاطب چه چیز را مشاهده کند. اگر قصد دارید که توجه مخاطب به نقطه ای خاص جلب شود، تجمع در آن قسمت می تواند کمک کند. اگر قصد دارید که مخاطبان فضا و داستان تصویر را به شکل منظم تر کشف کنند، پرسوناژ های فضای خود را در فضا پخش کنید و توجه بیشتر را روی بخش هایی بگذارید که می خواهید بیشتر جلب نظر کنند.
خط افق: استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر و قرار گیری آن ها در بالای خط افق و زیر خط افق، خط افق به شدت اداراک یک فرد را از مقیاس و تناسبات پرسوناز هایی که در صحنه وجود دارند تحت تاثیر قرار می دهد. هم چنین شما می توانید از این خط به عنوان راهنما استفاده کنید و از استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر اطمینان حاصل کنید و این که کاراکتر ها به خوبی با المان های اطراف ترکیب شده است.
دوربین: از عوامل مهمی که در دنیای عکاسی باید به آن توجه داشته باشید، لنز دوربین عکاسی می باشد. این عامل این توانایی را دارد که هم تصویر سازی نهایی ما را به عنوان یک هنرمند، بسازد و یا حتی خراب کند. انحراف لنز دوربین می تواند پرسپکتیو را جابه جا کند و باعث شود که اشیا و پرسوناژ ها در صحنه به شکلی نامتوازن و با مقیاس نادرست جلوه کنند.
خطوط راهنما: آیا شما از قواعد کلاسیک ترکیب بندی پیروی کرده اید ؟ قوانینی مانند قانون یک سوم یا قانون نسبت طلایی و یا غیره؟
موجب برانگیخته شدن احساسات شوید
طرح پیشنهادی برای بیلبورد های Sunset Spectacular طراحی JCDecaux/Zaha Hadid Architects ، رندر نهایی از شرکت Kiograph
همه انسان ها مشاهده کردن را به شکل طبیعی آموخته اند، ولی این واکنش بدن فقط به طبیعت انسان ها وابسته نیست. (استفاده از جملاتی مانند: من احساس خطر می کنم، یا آن ها مهربان به نظر می رسند می تواند این مفهوم را برساند.)
یادگیری فرهنگی نقش بسزایی در فرآیند مشاهده ایفا می کند. آن چیزی که در رابطه با استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر اهمیت دارد این است که جامعه مخاطب شما چه احساسی نسبت به رنگ ها و پوشش ها، زیبایی ها مختلف، چهره های متفاوت و غیره دارد. هر یک از این عوامل می تواند محرک احساسات افراد باشد از این رو باید به استفاده درست از پرسوناژ در فضای رندر و جای گذاری آن ها در کنار یک دیگر و روی صحنه آگاه باشید تا بیننده نسبت با آن چه که شما به او ارائه می دهید احساس خوبی پیدا کند و جذب تصویر شود. در ادامه این مطلب به مروز چند نکته می پردازیم که باید به آن ها توجه داشته باشید.
حالت صورت و زبان بدن: آیا چهره پرسوناژ هایی که انتخاب کرده اید با حال و هوای فضا تناسب دارد؟ یا حرکات و ژست آن ها متناسب صورت آن ها می باشد. در یک صحنه رندر، حرکات اضافه برای یک پرسوناژ قابل قبول نیست. بیننده خیلی سریع می تواند یک لبخند مصنوعی و حتی یک ژست غیر طبیعی را تشخیص بدهد و هیچ کدام را دوست نخواهد داشت. به همین دلیل، توجه داشته باشید که تناسب چهره ها همراه با حس فضا از اهمیت بسیار ویژه ایی برخوردار است. عامل مهم دیگر بستر فضا می باشد. هنگامی که ما پروژه Ascend را برای فرانگ گهری طراحی می کردیم یک فضای کاری خلاقانه بود، ما از مجموعه ایی از پرسوناژ های مختلف با ژست های متفاوت بهره جستیم که حضور آن ها در چنین فضایی کار عاقلانه ایی بود. از پرسوناژ هایی که در مدت زمان برگزاری یک جلسه در محیط کاری دست به کمر ایستاده تا پرسوناژی که در هنگام استراحت مشغول مطالعه روزنامه می باشد. پرسوناژ هایی که انتخاب می کنید باید متناسب با انتظارات مخاطب از فضای مورد نظر باشند. و ما برای این کار درباره نحوه عملکرد موقعیت های مختلف و محیط های مختلف اندیشیده بودیم.
سن : در بعضی از فرهنگ ها، سن از اهمیت ویژه ایی برخوردار است ولی به طور مثال در کشور آمریکا این موضوع اهمیت بسیاری ندارد. سن پرسوناژ هایی که در تصویر مشاهده می کنید، یکی از سریع ترین شاخصه هایی می باشد که از محتوای یک برند حاصل می شود. اگر پرسوناژ های سنی 20 سال را در کنار پرسوناژ های 70 سال قرار دهیم، حضور این افراد چه چیزی را در رابطه با این فضا می تواند انتقال دهد؟ اگر تصویر پر از پرسوناژ های کودکان باشد چه مفهومی را به مخاطب منتقل می کند؟ محدوده سنی پرسوناژ های استفاده شده در یک تصویر این قابلیت را دارد که حس تصویر را به طور کامل تغییر دهد به همین دلیل باید با توجه به داستانی که برای تصویر در نظر گرفته شده از پرسوناژ هایی با رنج سنی متفاوت استفاده شود. باید به این نکته توجه داشته باشید که چه کسی برای این فضا مناسب می باشد و حضور چه کسی در این فضا در اولویت می باشد؟ تمایلات و انتظارات از این فضا به چه صورت است؟ به این معیار ها توجه داشته باشید و از آن ها به عنوان نقطه آغاز کار خود استفاده کنید.
رنگ ها : به طور حتم علتی وجود دارد که رنگ آبی به عنوان رنگی آرامش بخش شناخته شده است. یا این که چرا ماشین های قرمز رنگ بیشتر جلب توجه می کنند. در این زمینه بررسی ها و تحقیقات گوناگونی انجام شده است که شما باید به مطالعه آن ها بپردازید. ولی برای هدف وابسته به این مقاله باید به این موارد توجه کنید: رنگ ها توانایی تحریک کردن احساسات انسانی را دارند. و می توانند جلب توجه کنند. و از سویی این قابلیت را دارند که راهنمای چشمان شما باشند تا به شما کمک کنند که به کدام سمت حرکت کنید. این عوامل را در زمان استفاده از رنگ در تصویر سازی خود در نظر بگیرید. اگر قصد دارید بهترین کار خود را ارائه دهید، حتما از رنگ قرمز استفاده کنید زیرا این رنگ می تواند برنده میدان را مشخص کند.
آینده را نیز در نظر داشته باشید
در حال حاضر شهر ها به شدت آینده نگر هستند. به این صورت که اکثر طرح ها این قابلیت را دارند که در 50 سال آینده نیز درحال اجرا باشند، به ویژه هنگامی که این طرح ها شامل خدمات اصلی شهر همچون زیر ساخت ها یا سیستم های حمل و نقل می باشند. به همین دلیل شما به عنوان یک هنرمند تصویر ساز چگونه با این مسئله برخورد می کنید؟ 50 سال زمان بسیار زیادی می باشد. هنگامی که ما فضایی را برای آینده تصویر سازی می کنیم، رویکرد ها و خط سیر و هر آن چه که امروزه در دنیا و به خصوص به شکل متداول و رایج استفاده نمی شود را تصور می کنیم. آن چیزی که در این تصاویر مشاهده می کنید همواره خارج از دسترس نخواهد بود، ولی امکان دارد در مدت 50 سال حاصل نشود. به عنوان مثال Google Glass را در نظر بگیرید. در حال حاضر این ایده به اجرا نرسیده است. ولی در حال حاضر ایده بعضی از شکل های عینک های تکنولوژیکی وجود دارد. در نهایت پرسوناژ هایی که انتخاب می کنید باید به گونه ایی باشند که زمانی که در محیط قرار می گیرند طبیعی جلوه کنند. شاید این ایده که انسان ها را در جهت عمودی قرار هید جالب و متفاوت باشد ولی این نوع پرسوناژ ها خیلی جلب توجه نمی کنند و حس خوبی نیز به مخاطب القا نمی کنند. هدف نهایی و آخر ما دستیابی به حس خوب است. اگر در نهایت تصویر سازی شما قابل درک و باور نباشد، طرح شما شکست خورده و نمی تواند با مخاطب ارتباط حسی موفقی برقرار کند. به شکل دیگری نیز می توان به این مسئله نگاه کرد، این که امکان دارد طرح شما خیلی خوب احساسات مخاطب را تحریک کند و باعث جلب توجه مخاطب شود ولی این مخاطب، مخاطب درستی نبوده و با جامعه هدف مورد نظر کارفرما متفاوت باشد.
منبع : archdaily
ترجمه : از تحریریه مرجع دانلود معماری
این مطالب را هم ببینید :
نظرات (0)