زندگی نامه سر جیمز فریژر استرلینگ (جیمز استرلینگ)
جیمز استرلینگ در تاریخ 22 آوریل 1926 در گلاسکو چشم به جهان گشود و پس از 66 سال عمر در تاریخ 25 ژوئن 1992 در لندن درگذشت. درواقع ملیت وی اسکاتلندی بود و معمار برجسته بریتانیایی و برنده جایزه پریتزکر ۱۹۸۲ است و یکی از مهمترین و مؤثرترین معماران نیمه دوم قرن ۲۰ ام است. یکی از دلایل شهرت وی را میتوان به خاطر شروع به زیر سؤال بردن معماری مدرن از دهه ۱۹۵۰ به بعد دانست. معلمش کالین راو (Rowe) بهشدت از پیشرفت استرلینگ تحت تأثیر قرار گرفت و باعث شد موردتوجه او قرار بگیرد. کالین فردی بود که روحیه گزینش گر و گلچین کنندهای را در جیمز به وجود آورد و به او اجازه و شجاعت این را داد که تمام تاریخ را بهعنوان یک منبع الهام به زیر سؤال ببرد. از رم باستان تا ظهور مدرن از رایت تا آلتو و موفقیت استرلینگ به علت متحد ساختن موضوعات و ارجاعات زیادی بود که در پیش رو داشت. استرلینگ بازی پستمدرن را به روش ویژه بسیار عالی خود بازی میکند. او از گذشتههای متأخر و تاریخ فراتر میرود؛ برمیگزیند و دوباره میآفریند. سپس در لحظهای تلفیقی به دست میدهد که جدید است و شاید شوک دهنده، چیزی که نه او و نه کس دیگری قبل از او انجام نداده است.
تحصیل درزمینهی معماری در دانشگاه لیورپول را پس از خدمت سربازی در سال ۱۹۴۵ آغاز و در سال 1950 به پایان رساند. این دانشگاه جایی بود که با کالین معلم معروفش آشنا شد. در سال ۱۹۵۶ استرلینگ و جیمز گوان (Gowan) که بهعنوان دستیار در شرکت لیونز والیس و اسرائل همکاری میکردند، آن شرکت را ترک گفتند و دفتر شخصی خود را دایر کردند. از بهترین نتایج همکاری آنها، کار بهعنوان استاد دانشکده مهندسی دانشگاه لیسستر Leicester) 1959-63) بود که استرلینگ را به دلیل منشهای مهندسی وار و فنّاوری وارش و همچنین استفاده از ترسیمهای سهبعدی از دید پرنده یا دید کرم (از پایین) در تدریس در دانشگاه ویژه نمود. در سال ۱۹۶۳ استرلینگ و گوان همکاری خود را قطع نمودند. سپس استرلینگ دفتر شخصی خود را دایر کرد و برای معاونت دفترش را شخصی به نام مایکل ویلفورد را انتخاب کرد. مایکل کارهای اجرایی مهمی را در دفتر جیمز انجام داد و بعدها بهعنوان شریک استرلینگ کارش را ادامه داد. از آن زمان به بعد کار جیمز از گوان بهطور کامل جدا شد و پروژههای طراحی که بین آنها تقسیم و با نظر هردوی آنان به اتمام میرسید، اکنون بهطور کامل در دست جیمز بود.
حتما ببینید : بیوگرافی آلدو روسی
بعضی از پروژههای جیمز استرلینگ در آن دوره مثل طراحی یک مرکز آموزشی بانام olivetti و یک خوابگاه دانشجویی برای دانشگاه سنت اندروز و به اتمام رساندن آنها بود که هردو استفاده ویژهای از عناصر گذشته بودند. در دهه ۱۹۷۰ زبان معماری استرلینگ از ساخت ساختمانهای کوچکمقیاس به ساختههایی با مقیاس بزرگ تبدیل شد. این تغییر در مقیاس به تولید موجی از پروژههای عظیم شهری انجامید که مهمترین در آنها ساخت سه موزه در سه شهر آلمان یعنی داسلدورف، کلن، اشتوتگارت است. این پروژهها بود که استرلینگ را به اوج رساند. او در رقابتی جهت طراحی پروژهای به نام Neue staatsgalerie موفق به دریافت پروژه شد و کانسپت اصلی خود را با تعداد بسیاری از تزئینات و فرمهای گیجکننده معماری پر کرد و همین امر باعث شد برچسب پستمدرنیسم را بر روی سینه استرلینگ بچسبانند که البته این ادعا توسط خود استرلینگ رد شد. پروژهی آخری که در زمان حیات استرلینگ به پایان رسید فروشگاه کتاب در باغهای venice بود که در سال ۱۹۹۱ کامل شد. پروژههای نهایی استرلینگ بهخوبی مورد تحسین منتقدین آن دوره قرار گرفتند و در آن زمان آنها را شروع عزیمت و حرکت جدیدی در روشهای استرلینگ میدیدند که درنهایت مرگ استرلینگ آنها را بسیار زود به پایان تبدیل کرد. پس از مرگ استرلینگ، کنترل دفتر او به عهده ویلفورد دستیارش قرار گرفت و بهتدریج دفتر را به چالش و نابودی کشاند. در آن زمان اتمام پروژهای که توسط استرلینگ آغاز و تا مرحله لولهکشی رسیده بود توسط دفتر وی به اتمام رسید. پسازآن ساختمانهای مختلفی به اسم استرلینگ و با بیدقتی کامل طراحی و اجرا شد و بهغلط به او نسبت داده شد، مانند دانشگاه سراسری موسیقی و هنرهای نمایشی اشتوتگارت. پس از مرگ استرلینگ جایزه سالیانه بریتانیایی معماری از سال ۱۹۹۶ به بعد به نام او نامیده و جایزه استرلینگ نام گرفت. عمق کارهای او تئوریسینهای بسیاری ازجمله آیزنمن و چارلز جنکس را به خود معطوف ساخت.
استفاده از تنوع، التقاطگرایی و جستجوی جاذبههای وسیع معمارانه هویت کار جیمز استرلینگ است. علاقه معمار به نوسان میان گذشته و آینده میان عناصر قدیمی و موفقیتهای حرکت مدرن کارهای او را شکل میدهند. اگر بخواهیم از سبک کلاسیک بهعنوان ابزار اصلی سنجش سبک وی استفاده کنیم درحالیکه آن را با جنبههای کموبیش غیراساسی ترکیب کنیم٬این ترکیب بهوضوح توجه او را جلب میکرد. در کارهای استرلینگ، گاهی کلاسیک تائید میشود و گاهی رد میشود٬اما یکی از جنبههای کارهای او تکرار زیاد آن بهعنوان مرجع است. هیچکس از استرلینگ بهعنوان یک معمار کلاسیک نام نمیبرد، او کاملاً یک معمار مدرن است، اما علاقه او به پیشگامان کلاسیک و نئوکلاسیک بهصورت یک موتیف تکراری در طرحهایش مشاهده میشوند. اگر از کلاسیک در مورد استرلینگ صحبت میکنیم به معنی آن نیست که او میخواست آن را احیا کند٬بلکه به این خاطر است که او علاقهمند به ایده یک نوع کلاسیسیسم عام بود. این در حالی بود که او هرگز علاقه خود را به مدرنیسم نفی نمیکند و دستیابی به آن را هدف خود میداند ولی مدرنیسمی را در نظر دارد که از کلاسیسیسم استنتاج گردد و با اصول عقلی منقوش باشد. این اصول پایههایی است برای استفاده از زوایای راست شبکههای منظم و فرمهای هندسی منظم و روبهجلو در کارهای او. گاهی این اصول به خیابانبندیهای متقارن و حتی لیآتهای نئوکلاسیک منجر میگردد٬مثل آنچه در مرکز تحقیقات بایرن وجود دارد. در مورد جیمز جیمز استرلینگ میتوان گفت که شخصیت آثار او دقیقاً باگذشت زمان تغییر کرده است بهنحویکه توجه او به نقش معماری در شهرسازی معطوف شده است٬درحالیکه کارهای اولیه او اغلب در محوطههای باز دانشگاهها و یا سایتهای وسیع فضای سبز اجرا شد.
مأموریتهای مهمتری او را به سمت نیازهای خاص فضاهای شهری سوق داد. به همین خاطر او با مفاهیم شهری هم از ساختمانهای اطراف و هم ازنظر تاریخ سایت درگیر شد. این درگیری باعث شد که او ارزشهای شهری را که سمبلیک تر میباشند به واقعیت نزدیک کند و آنها را با ویژگیهای غیرقابل سنجش هویت سازمانهای انسانی مرتبط سازد. به همین خاطر او باید این شرایط را بهعنوان بایستههای ایجاد یک منطقه شهری و عمومی بداند٬که نشان میدهد او نهتنها به ارضای عملکردها علاقهمند است بلکه میخواهد مردم را با شهری که در آن زندگی میکنند مرتبط سازد. در اثرهای استرلینگ چه پروژههای کوچک و چه بزرگ ویژگی ظاهراً ثابتی به نظر میرسد که تمایل به بازی کردن با فضاهاست؛ هم فضاهای داخلی و هم خارجی. برای مثال در مجموعههای بسیار بزرگ، مشاهده نمیکنیم که تمام فضاها بهوسیله یک فضای داخلی عظیم مکیده شده باشد، بلکه توازنی بین آنچه برای ساختن یک فضای داخلی متعالی و رضایتبخش موردنیاز است و آنچه برای ایجاد واحدهای ساختمانی بابیان هویتهای مختلف لازم است برقرار است و این امر باعث میشود که مجموعه بهصورت یک کل در محیط شهری هضم گردد. برای مثال میتوان به مجموعه ادارات مرکزی براون در شهر مسونگن بهعنوان مهمترین مثال از شیوهای که جیمز استرلینگ از قوه ابتکارش در شکل دادن فضا استفاده میکند اشاره نمود. جدا شدن او از ״ مدرنیسم بومی״ که در سالهای قبل تا حدودی متداول شده بود را در پروژههای قبل از دهه ۱۹۶۰ و جسارتش را در برخورد با مسائل خیلی پیچیدهتر میتوان دید. سبک معماری آزاد را از قبل از ۱۹۷۰ تجربه میکرد که میکوشید بهوسیله آن روستایی و پیشرفته، شکوهمند و غیررسمی، مدرن و سنتی را در یک پروژه واحد داشته باشد. وی خود را در حصار هیچ نوع زیباییشناسی ثابتی محدود نمیکرد. مثل لوکوربوزیه، جیمز استرلینگ نیز یک زبان معمارانه مبتنی بر وسعت نظر و توجه به علایق شخصی بنا نهاد. وی مانند لوکوربوزیه در طرحها و اجرای آنها درکی گسترده و قویتر از تواناییهای قبلی داشت و با دقت تأثیر فضا، حجم، نور و رنگ را روی روحیه انسان موردتوجه قرار میداد.
حتما ببینید : بیوگرافی معماران
از نمونه آثار و بناهای متعلق به استرلینگ میتوان به آثار زیر اشاره نمود:
- ساختمان مهندسی دانشگاه لیسستر ۱۹۵۹ (LEICESTER)
- نمایشگاه دوسالانه ونیز
- گالری کلور (تات) لندن
- ساختمان تئاتر و نمایشگاه ایالتی
- مرکز هنرهای نمایشی دانشگاه کرنل
- موسسه تحقیقاتی / اجتماعی WZB
منابع:
en.wikipedia
biography.com
گرداوری و ترجمه: مرجع دانلود معماری
این مطلب را هم ببینید: دانلود آبجکت قاب عکس
نظرات (0)