زندگی نامه و معرفی آثار معماری زاها حدید
زاها حدید – Zaha Hadid
زاها حدید در تاریخ 31 اکتبر 1950 در بغداد به دنیا آمد. وی تبعیت عراقی-یریتانیایی داشت و معماری برجسته در سبک واسازی بود. انعکاس آمیزاهای از ساختمانسازی، زمینشناسی و مناظر اطراف را در اکثر کارهای ایشان میتوان دید. در آثار و طراحیهای وی میتوان دید که ضمن پیروی از هندسه نا اقلیدسی و حرکت و جریان داشتن نظم جدیدی را در فضا ایجاد میکنند. درواقع میتوان گفت معماری زاها پلی میان مدرنیسم متقدم و عصر دیجیتال ایجاد کرده است.
در یکی از دیرهای کاتولیک فرانسویزبان بغداد تحصیلات دوران ابتدایی را گذراند. پسازآن، به دلیل جوّ فرهنگی خانواده، با حمایت والدینش و روابط گستردهشان به آرزوی روزاهای کودکیاش تحقق بخشید و پس از طی نمودن دوره ریاضیات در دانشگاه آمریکایی بیروت (۱۹۶۸ ـ ۱۹۷۱) به مدرسه معماری AA در لندن رفت و اینگونه بود که زاها وارد دنیای زیبای معماری شد. وی درباره ایام کودکی خود چنین میگوید: «من یک عرب عراقیام و هرگز نمیتوانم روزاهای زیبایی را که در وطن داشتم از یاد ببرم. کودکی من در آنجا در میان منابع سرشار انسانی و تاریخی به رؤیا شبیه است. مدرسه محل تحصیلم در میان علفزارها و در دل طبیعتی سبز و زیبا بود که امروز از آن تنها خرابههایی بهجامانده است.
شهر بغداد در آن روزاها از آدمهای عجیب با ملیتها و مذاهب مختلف پرشده بود و پرورش در این محیط سرشار از تجربههای متفاوت شانس بزرگی برای من بود». پدر زاها، محمد، درزمینه اقتصاد فردی فعال و در حزب سوسیالدموکرات عراق پیشرو بود. او فارغالتحصیل مدرسه lSE بود. مادر زاها شاغل نبود ولی زن فعال و پویایی بود و کسی بود که طراحی را به زاهای کوچک آموخت. زاها در این خانواده فرهنگی با وضعیت مالی نسبتاً خوبی رشد یافت، چنانکه هر دو برادر او نیز برای ادامه تحصیل به کمبریج رفتند.
قدیمیترین خاطرهای که زاها را در دنیای کودکی خود به خانهسازی و طراحی دکور برای عروسکهایش تشویق کرده بود، خاطره بازسازی خانه عمهاش به دست یکی از دوستان معمار پدرش بود. دیگر اتفاق شاخص در همان روزاها، یک سفر بود که طی آن پدرش او را به شمال عراق برد تا از بازماندههای تاریخی شهرهای سومری بازدید نماید: تصاویر آن ابنیه و ویرانههای کهن هرگز از خاطرم بیرون نرفت. شاید همینها باعث شد که فضا و پلانهای شهری را همیشه در معماریام مدنظر قرار داده باشم.
حتما ببینید: سبک های معماری
زاها حدید – Zaha Hadid
تاریخ معماری با به وجود آمدن نخستین شهرها و رواج مفهوم مدنیت آغاز میشود. امروز عراق نیز مهد تاریخ و مدنیت است. پس اینکه معماری در رگ و خون زاها حدید جاری است، عجیب نیست. به گفتهی زاها، «هر بار با شنیدن اسم عراق در گوشه و کنار قلبم به درد میآید». چون کار معمار ساختن است و نه دیدن تخریب و این وضعیت رو به نابودی وطنش که او را رنج میدهد. چیز زیادی از عراق بهجا نمانده است. سرزمینی مجروح است که باید درمان شود و اصلیترین مراکزی که به آنها نیاز دارد یعنی خانه، بیمارستان و مدرسه در آن ساخته شود.
زاها میخواهد همانگونه که با ساختن یک ساختمان برای دانشگاه آمریکایی بیروت دینش را به لبنان (که مدتی در آنجا زیسته و تحصیل کرده بود) ادا کرد، برای زادگاه خود نیز مفید واقع شود و اساسیترین نیازاهایش را برآورده کند، آنهم دقیقاً درزمانی که جهان از او توقع ساخت آسمانخراشها و سالنهای کنسرت را دارد. زاها حدید پس از فارغالتحصیلی و دریافت مدرک دیپلم درزمینهٔ معماری (۱۹۷۷) به دفتر معماری OMA ملحق شد و به همکاری با الا زنگلیس و رم کولهاس، شخصیت برجسته هایپرمدرنیسم که استاد او نیز بود، پرداخت. این دعوت که توسط دو معمار برجسته از حدید جوان بهعنوان یک همکار شد به او اعتمادبهنفس و شجاعت خارقالعادهای بخشید. در سال 1980، حدید OMA را ترک کرد و دفتر شخصی خود را تأسیس کرد، همچنین به تدریس در مدرسه معماری AA (که خود زمانی محصل آن بود) پرداخت. مکانهای دیگری که وی در آنها تدریس کرد هاروارد، دانشگاه شیکاگو و دانشگاه هامبورگ بود. زاها حدید عنوان CBE را به خاطر خدماتش به معماری دریافت نمود و در سال ۲۰۰۴ توانست اولین زن معماری باشد که جایزه پریتزکر را به مبلغ صد هزار دلار از آنِ خود کند.
مراسم اهدای جایزه پریتزکر، معادل نوبل در معماری است و هرسال در مکانی از جهان بهمنظور ادای دین و احترام به بناهای تاریخی و حتی معاصر برگزار میشود. زاها حدید سخنرانیهای زیادی در سراسر اروپا و امریکا انجام داده و عضو هیئت تحریریه دائرهالمعارف بریتانیکا هم هست.
وی در دنیا شهرتی معادل «چهرههای معروف» دارد، چون علاوه بر آثار چشمگیرش، به دلیل ظاهر متفاوت و تأثیرگذارش نیز شناختهشده است: زنی درشتاندام دارای پوشش همیشه مشکی، با چشمان درشت شرقی که وجههای دراماتیک به او میبخشد. دادن القابی مثل خانم خارقالعاده و «اژدها بانو» توسط رسانهها به او نیز میتواند برداشتی از ظاهر متفاوت او باشد. رفتار و شرم خاص آسیاییاش زنی مهربان را معرفی میکند و کلام منحصربهفردش با لهجه غلیظ عربی از او جلوهای دلنشینتر میسازد. زاها زنی فعال بود و درزمینه معماری بسیار با شجاعت رفتار میکرد، او عکسالعمل رسانهها در مقابل موفقیتهای زنان را نادرست میدانست، چراکه به اعتقاد او آنها فقط وقت زیادی را صرف اتفاقات حاشیهای، نحوه پوشش فرد و… میکنند.
برای یک زن موفق محدود کردن او به مسائل ظاهریاش و نپرداختن به فعالیتهای خود جای تأسف دارد، مخصوصاً اگر این نگاه از سوی جامعه زنان نیز باشد. اینکه زنی مسلمان از جهان سوم و خاورمیانه (عراق، کشوری پر از محدودیتهای حتی روزمره برای زنان) به چه طریق اینگونه در زمینهای یکهتاز است جای تفکر و تعمق بسیار دارد. زنان معمار بسیاری در طول تاریخ فعال بودهاند، اما درواقع همیشه بهعنوان عضوی از گروه و یا همکاران همسرانشان بهحساب میآمدهاند.
خانم دنیس اسکات براون معمار، همسر رابرت ونتوری، معمار مشهور، مثال واضح این مورد است که هرگز بهطور مستقل و جدا از سایه ونتوری مطرح نشد. زنان بهطور طبیعی و غریزی مولد زیبایی و دوستدار آن هستند، بر اساس این تعریف، زاها حدید خود را دشمن خود بهعنوان یک زن میداند. چراکه او سازههایی زیبا طراحی نمیکند. برای وی کیفیت اساسی و جوهری حرکت مهم است. برای مثال، وی منظره برفی یک غروب را با کنتراستهای شدید سفید و سیاه و انعکاس قرمز خونین زیبا میپندارد، چون کیفیت نور، حرکت و نهایتاً زندگی را در خود دارد. با این شجاعت و نوآوری در ارائه مفاهیم و نگاهی نو به جهان، وی نهتنها مرزاهای معماری، بلکه مرزاهای جنسیتی را هم درنوردیده است. سازهها و طرحهای زاها بخصوص در دوران اولیه کارش ازنظر تمرکز بر طراحی، پراکندگی قطعات، سادگی و خلاصگی آنها به همراه زوایای تند و خطوط پرحرکت قطعاً از هنر و معماری انقلابی اتحاد جماهیر شوروی یعنی کانستراکتیویسم و سوپرهماتیسم همچنین نقاشیهای هندسی تأثیر گرفتهاند.
تئوریسین اصلی سوپرهماتیسم یعنی کازیمیر مالویچ، در سال ۱۹۲۸ در بیان تئوری آن میگوید: ما فقط زمانی به درک فضا نائل میشویم که از زمین آزادشویم به شکلی که اصلیترین نقطه گرانش از بین برود. همین رهایی از جاذبه زمین، ایدهی اصلی است که در آثار زاها میتوان دنبال کرد. این نکته را بهخوبی میتوان در طرحی که برای کلوپ پیک کشیده مشاهده نمود، چون کل بنا به شکل هواپیمایی در حال صعود از زمین ترسیمشده است. نکته دیگری که در این مورد میتوان به آن اشاره نمود این است که زاها در سال ۲۰۰۴ جایزه پریتزکر را در مراسم اهدایی که در شهر سنپترزبورگ روسیه برگزار شد دریافت کرد، شهری زیبا و با اصالت که مالویچ در آن زندگی و کارکرد. ازنظر بازنمایی انرژی و حرکت، میتوان نزدیکی و شباهتهایی بین آثار زاها و نهضت فوتوریسم ایتالیا در اوایل قرن بیستم یافت. برای مثال، اومبرتو بوتچونی هم تحت تأثیر سرعت و تلاطم زمانه جدید و ماشینها درصدد نمایش حرکت بود.
اگر بخواهیم بررسی عمیقتری در تاریخ معماری داشته باشیم، شاید بتوانیم زاها را بیشتر شبیه با معماران باروک ایتالیا ببینیم تا کانستراکتیویستهایی که در عکسالعمل به استالین بهسوی اشکال انتزاعی گرایش پیدا کردند. چون معماری باروک پر از حرکت و انرژی است و قدرتی بالقوه و آماده انفجار در دیوار ساختمانهایش نهان است، فضایی تئاتری که جنبوجوش سرشار آن کاملاً در تضاد با سکون و ایستایی رنسانسی است. ولی درمجموع، به دلیل ساختارشکنیهای فرمی، زاها مانند فرانک گهری و دانیل لیبسکیند معمار، در دسته معماران دکانستراکتیویست (در مقابل معماری مدرن، مثل تقابل معماری باروک علیه معماری رنسانس) قرار میگیرد. باوجود همهی معادلهای تاریخی ذکرشده، دلایلی که زاها حدید را میتوان بهعنوان معماری معاصر شناخت، جریان «روح زمانه» هگلی در آثار و ساختمانهای اوست. به این شکل که وی معماریای برای جهان پرشتاب و در حال حرکت امروز طرح میکند و برعکس اکثر معماران برجسته، سبکی کاملاً آزاد، رها و بدون تقلید و ارجاعی به معابد یونان و یا کاتدرالهای گوتیک را در پیش میگیرد تا اینکه بهجایی میرسد که ارجاعات معدود او تا حدودی برخاسته از ناخودآگاهش تلقی میشود. ازاینرو بعضی از منتقدان فرمهای ارگانیک و دورانی جدید آثار او را الهام گرفته از طبیعت پر از باتلاقهای جنوب عراق میدانند.
حتما ببینید: بیوگرافی سانتیاگو کالاتراوا
زاها حدید معماری است که شجاعانه به جنگ با جاذبه (بزرگترین دشمن معماری از بدو تاریخ تابهحال) میپردازد. (گرچه او این رهاسازی از تقلیدها را در سایر زمینهها هم اعمال کرده است). گویی این سازهها، مجسمههایی هستند که قوانین جاذبه را فراموش کردهاند و به نوع خطرناکی نامطمئن و بیثباتاند. انکار جاذبه این تصور را به وجود میآورد که این سازهها، با دیوارهای نازک، سقفهای در حال پرواز و طبقات در حال فروریزیشان، بر باد تکیهدارند و گویی در حال برخاستن از زمین هستند تا جایی که نمیتوان با اطمینان مشخص نمود که خط افق کجاست، یعنی از کجا زمین تمام میشود و بنا آغاز میشود. از این درهم آمیختن زمین و معماری با عنوان فرش شهری یاد میشود و یکی از پایههای اصلی هنر معاصر همین عدم قطعیت است.
بناهای حسی و تهاجمی زاها انفجارهای شجاعانهای در فضا بهحساب میآیند، بهگونهای که گویی هر آن آماده انفجار از گوشهای باشند. حدید از این راه توانست برداشت و تجربه ما را از فضا تغییر دهد. ازنظر زاها، همراه با پیشرفت فنّاوری، معماری هم در حال حرکت است. نوستالژی اوایل قرن بیستم یعنی زمانی که معماری مدرن با فنّاوری صنعتی متحد شدند تا پیشرفتی اجتماعی را شکل دهد بهشدت یادآور این همگامی معماری با فنّاوری است. پیشرفت فنّاورانه باعث ایجاد حرکت (بهجای سکون) در معماری میشود، بهگونهای که دیوارهای سازه متحرک میشوند، اجزای ساختمان آشپزخانه و… قابلیت حرکت دارند و دیگر هیچ قانون ثابتی برای قرارگیری حمام در جای خاصی از خانه وجود ندارد. به دلیل اینکه زاها به ارتباط معماری با سایر جنبههای اجتماعی معتقد است، نسبت به تأثیر منفی مسائل سیاسی بر معماری نیویورک (بعد از ۱۱ سپتامبر) بهشدت معترض بود و به سؤال مجله نیویورکی تایم اوت که چرا چارهای معمارانه برای شهر نیویورک نمیاندیشد، اینگونه پاسخ داد که مایل است برجی در نیویورک طراحی کند.
هیچ بنایی از حدید در نیویورک ساخته نشده است. دایره فعالیتهای زاها حدید بسیار گسترده است که از آنها میتوان به معماری، طراحی صحنه و اشیا، ایستگاههای قطار، طراحی داخلی، هتلها، موزهها و مجموعههای صنعتی، فرهنگی و ورزشی اشاره نمود. وی در طول دوران فعالیت حرفهای خود در ۴۴ کشور حدود ۹۵۰ پروژه را اجرایی کرد. در سال ۲۰۰۸ مجله فوربز زاها حدید را بهعنوان شصت و نهمین زن قدرتمند جهان لقب داد. بعضی از طرحهای زاها در بسیاری از مسابقات معماری برنده شدند اما متأسفانه برخی از آنها به مرحله ساخت نرسیدند که از آن جمله میتوان سالن اپرای کاردیف در ۱۹۹۹ و کلوپ پیک در هنگ کنگ که در سال ۱۹۸۲ اولین جایزه بینالمللی را نصیب او کرد را نام برد. زاها حدید، روز ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ (۳۱ مه ۲۰۱۶) در پی حمله قلبی در بیمارستانی در میامی آمریکا درگذشت. زاها حدید هیچگاه ازدواج نکرد و بچهای نداشت.
بهصورت مختصر پروژههای زاها حدید که به اجرا درآمدهاند و تکمیلشدهاند به شرح زیر است:
- مجتمع هنرها در رم
- مرکز ورزشی المپیک آبی لندن (۲۰۱۲)
- دپارتمان هنر اسلامی لوور در پاریس
- موزه هنر جدید دانشگاه میشیگان (۲۰۱۰)
- موزه امپرسیونیسم کوپنهاگن
- یک سالن اپرا در دبی
- پلی در ابوظبی
- ایستگاه آتشنشانی در شهری در مرز سوئیس و آلمان (۱۹۹۰ ـ ۱۹۹۴)
- پل مسکونی لندن روی رودخانهی تِمز (۱۹۹۶)
- مرکز هنر معاصر رزنتال در سین سیناتی امریکا (۱۹۹۸)
- مرکز علمی فائنو در ولفسبورگ آلمان (۱۹۹۹ ـ ۲۰۰۵)
- پایانه تراموا و پارکینگ اتومبیل در استراسبورگ فرانسه (۲۰۰۱)
- بنایی برای پیست اسکی برگیزِل در اینسبروک اتریش (2002)
- ساختمان ب.ام.و در لایپزیک آلمان (۲۰۰۵)
- ساختمانی برای مجموعه مراکز درمانی سرطان مگی در اسکاتلند (۲۰۰۶)
- موزه هنر معاصر در کاگلیاری ایتالیا (۲۰۰۷)
- آسمانخراشی در مارسی (۲۰۰۷ ـ ۲۰۰۹)
- دانشگاهی در مکزیک
- پلی در زاراگوزای اسپانیا (۲۰۰۸)
- کتابخانهای برای دانشگاه سویل
- پایانه سالرنوی ایتالیا
گرداوری و ترجمه: مرجع دانلود معماری
این مطلب را هم ببینید: طراحی مدل صندلی برای اتاق نشیمن
نظرات (0)